انقلاب اسلامی، انقلابی بود برای رفع جهل، حیرت و غلبه بر تاریکی. مردم ایران با انقلابشان به مردم جهان، جرئت دیدن و فکر کردن دادند. دیدن حقایق جهان و ستمکاریها و ظلمها که همگی با وجود تاریکی و جهل معنا پیدا میکنند. دیگر از علم بشریت برای پوشاندن ظلم دشمنان حقیقی بشر استفاده نمیشود. این انقلاب مردانی را تربیت کرد که از توان علمی و عقلی و عملی خود برای نورانی کردن قلبها بهره میبرند و نه برای تاریکتر کردن جهان. انقلاب اسلامی ایران، استعداد مقابله با تاریکیها را در طول تاریخ ایجاد میکند و اگر بتوانیم به عظمت این انقلاب و امکانی که ایجاد کرد پی ببریم، از هر لحظهاش برای بصیرتافزایی استفاده میکنیم و از توانی که خداوند در ما قرار داده، برای یک زندگی عالمانه بهره میبریم. اگر بازگشتی به خاطرات قدیم داشته باشیم، میبینیم انقلابیون هدفشان را غلبه بر تاریکی جهل ترسیم میکردند و در مورد آن سخن و آثاری هم داشتند. حتی در میان سرودههای انقلابی نیز این اصل به چشم میخورد. برای نمونه در سرود «هوا دلپذیر شد» میشنیدیم که «... و این بندِبندگی و این بار فقر و جهل، به سرتاسرِ جهان به هر صورتی که هست؛ نگون و گسسته باد...»؛ انقلاب ما هدف خود را زدودن فقر فکر و خروج از جهل قرار داد و در این مسیر حرکت کرد. مسیری که بناست مردم جهان را در کنار خود جمع کند. اینکه انقلاب را «طلوع فجر» و «دهه فجر» مینامیم، به همین دلیل است.
دهه فجر از سوره فجر و قسمی که خداوند یاد کرده، اقتباس گرفته است. «وَالْفَجْر»؛ فجر در اصل به معناى شکافتن است. (قاموس، ج5، ص152) صبح را به آن دلیل فجر گویند که شب را میشکافد (المفردات، ص626) و به معنای صبح و روشنایی است. (العین، ج6، ص111) «فجر» در عبارت وَالْفَجْرِ شکافته شدن عمود صبح است که خداوند سبحان بدان سوگند یاد کرده است، چنانکه در آیه «وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ» نیز به صبح سوگند یاد کرده است. (الجامع، ج4، ص485) در سوره فجر نکتههای زیادی وجود دارد: شب و تاریکی و جهل گذراست؛ سلطنتها و قدرتها و حکومتهای جائر و باطل از بین خواهند رفت؛ باید از ویران شدن کاخ ستمگران عبرت بگیریم و در راهی که آنان رفتند نرویم؛ سلاطین ظالم به ساختمانها، برجها و استحکاماتی که داشتند دلخوش بودند، ولی خدا آنان را نابود کرد؛ ظالمان برای کارهایشان عقوبت میشوند و همه انسانها در آزمایش الهی قرار دارند و خداوند میخواهد استقامت و پایمردی آنان را در خوشی و ناخوشی بیازماید.
نکتهای کاربردی در این سوره است که باید آن را با شرایط امروزمان تطبیق دهیم. آنجا که میفرماید: «فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ»؛ اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مىآزمايد و عزيزش مىدارد و نعمت فراوان به او مىدهد، مىگويد پروردگارم مرا گرامى داشته است و چون وى را مىآزمايد و روزىاش را بر او تنگ مىگرداند، مىگويد پروردگارم مرا خوار كرده است. (فجر / 15 و 16) که با آیه قبل «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ» ارتباط دارد. آن نکته این است که انسانها در هیچ شرایطی نباید از خداوند دور شوند. خداوند خود را یاور مؤمنان و انتقامگیرنده کافران معرفی میکند. علیّبنابراهیم در کتاب تفسیر خود میگوید: «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ» یعنی خداوند نگاهبان و نگاهدار همگان است. مؤمنان نباید از موفقیتهای خود در مبارزه با ظلم و جهل مغرور شوند و از طرفی در سختی مواجهه با کافران نباید مأیوس و ناامید شوند؛ زیرا خداوند در همهجا پشتیبان مؤمنان است. بله سختیهای مسیر برای زدودن تاریکی بسیار زیاد است و اگر بنا باشد مؤمنان با چند اتفاق ناگوار یا شکست ناامید شوند، همه چیز از دستشان میرود. امام رضا(ع) میفرمایند: «وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ، فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ»؛ یعنی او را در تنگنا قرار دهد و بر او سخت گیرد. (أمالی صدوق، ص۹۱) خداوند انسان را در خوشیها و جاری کردن نعمتها میآزماید و در این آزمایش مراقب مؤمنان است و کمک حالشان. پس نباید تصور کنیم وقتی به نعمتی دست پیدا کردیم، کار تمام شده است و اکنون وقت لذت بردن از آن نعمت است.
یکی از آزمایشهایی که در نزول نعمت برای انسان مقدر میشود، دانستن قدر نعمت است. کسانی که شامل لطف خداوند شدند، باید آن را حفظ کنند و نگذارند این برکت و لطف و نعمت از بین برود و در دست نااهلان قرار گیرد. مؤمنان در برابر کافران میایستند و این نعمت را گرامی میدارند و آن را به دست نسلهای بعد میرسانند. آنها برای گسترش این نعمت تلاش میکنند و خسته هم نمیشوند. نعمت انقلاب بدون آزمایش و بدون تنگنا و سختی نیست. اگر خداوند پس از اعطای یک نعمت انسان را رها کند، انسان دچار فراموشی و انحراف و تلف کردن نعمت میرود. انقلاب اسلامی موفقیتها، پیروزیها، راحتیها، سختیها و حتی آفتهایی دارد، اما اگر «لبامرصاد» را بهعنوان اینکه در پناه خداوند هستم و اوست که ما را میبیند و کمکمان میکند، معنا کنیم، دلگرم میشویم و ادامه میدهیم.